استان:
آذربايجان شرقيآذربايجان غربياردبيلاصفهانايلامبوشهرتهرانچهارمحال و بختياريخراسانخوزستانزنجانسمنانسيستان و بلوچستانفارسقزوينقمكردستانكرمانشاهانكرمانكهكيلويه و بويراحمدگلستانگيلانلرستانمازندرانمركزيهرمزگانهمدانيزد
سن:
--10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 تا --10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50
جنسیت:
مرد زن
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کردبدان آن هوای دل من است که به یادت می وزدحالا اشک ها هم شبیه تو شده اندگریه که می کنم نمی آیندبغض یعنی نروبفهم !گاهی میان وسعت دستان خالیم حس می کنمتمام دار و ندارم نگاه توست !من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدمتو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدیدوستت دارمبیشتر از دیروزو کمتر از فرداچقدر جای تو خالی ستجای خالی ات را با هیچ چیز نمی توان پر کردحتی با گزینه مناسبتا صبح گریه می کنم و غنچه می دهندگل های ریز صورتی روی بالشماز مردم این شهر دلگیرمهیچ کدامشان شکل تو نیستند
parvaz644 #1
بدان آن هوای دل من است که به یادت می وزد
بغض یعنی نرو
بفهم !
بفهم !
--------------------
نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم و
یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.
نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه؟
می خواهم بروم با او با آنکه دوستش می دارم...